داستان کوتاه
 
درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها
  • چت روم باحال
  • ردیاب ارزان ماشین
  • جلو پنجره جک جی 5

  • تبادل لینک هوشمند

    برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان دوستانه و آدرس soalatebigavab.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





دوستانه
مخصوص آدم های باحال




لطفا بخوانید...ارزش خواندن را دارد..
.
.
.
معلم عصبی دفتر رو روی میز کوبید و داد زد: سارا ...
دخترک خودش رو جمع و جور کرد، سرش رو پایین انداخت و خودش رو تا جلوی میز معلم کشید و با صدای لرزان گفت : بله خانوم؟
معلم که از عصبانیت شقیقه هاش می زد، تو چشمای سیاه و مظلوم دخترک خیره شد و داد زد:
چند بار بگم مشقاتو تمیز بنویس و دفترت رو سیاه و پاره نکن ؟ هـــا؟! فردا مادرت رو میاری مدرسه می خوام در مورد بچه بی انضباطش باهاش صحبت کنم!
دخترک چونه ی لرزونش رو جمع کرد... بغضش رو به زحمت قورت داد و آروم گفت:
...
خانوم... مادرم مریضه... اما بابام گفته آخر ماه بهش حقوق می دن...
اونوقت می شه مامانم رو بستری کنیم که دیگه از گلوش خون نیاد... اونوقت می شه برای خواهرم شیر خشک بخریم که شب تا صبح گریه نکنه... اونوقت... اونوقت قول داده اگه پولی موند برای من هم یه دفتر بخره که من دفترهای داداشم رو پاک نکنم و توش بنویسم... اونوقت قول می دم مشقامو ...

معلم صندلیش رو به سمت تخته چرخوند و گفت بشین سارا ...
و کاسه اشک چشمش روی گونه خالی شد..
(قدر زندگیه خودمان را بدانیم



نظرات شما عزیزان:

رضا
ساعت11:40---23 ارديبهشت 1394


shayan
ساعت8:44---19 ارديبهشت 1394
سلام عزیزم خوشحال میشم به وبم سر بزنی و نظر بدی❤
اگ دوستداشتی لینکم کن خبر بده تا لینکت کنم نظر یادت نره❤
✿❤http://esh09216703382.loxblog.com/❤✿
خوشحال میشم به چت رومم بیای درجه هم میدم❤
✿❤http://www.arestarchat.ir❤✿



Arefe
ساعت18:31---16 بهمن 1393


matin
ساعت11:59---12 بهمن 1393

عالی بود


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







چهار شنبه 8 بهمن 1393برچسب:, :: 10:22 ::  نويسنده : کیمیا